وبسایت شخصی عماد گوگانی گاه نوشته های یک کمپین باز!
نوشته های مشابه
نابغه های امروز ما در کسب و کارها چه کسانی هستند؟ چهره های هر حوزه صنعتی ؛ تجاری و هنری چگونه در کار خود موفق شدند؟ آیا واقعا بعضی با استعداد و بعضی بی استعداد هستند؟
اگر همین الان بدون هیچ مقدمه ای از شما بپرسم که در چه زمینه هایی استعداد و تخصص دارید؟ چه جوابی خواهید داشت؟ اجازه بدهید من بگویم!
1- نمی دونم در چه کاری استعداد دارم
2- خیر من هیچ مهارتی ندارم
حرف کافیست! همین الان کاغذی بردارید و لیستی از استعداد هایی که همین الان در خودتان می بینید بنویسید، چه مواردی که قبلا داشته اید و چه کارهایی که خیلی حرفه ای نیستید اما دوست دارید بهتر شوید…
گام های پیدا کردن استعداد
گام اول: ایده های تان را بنویسید
قرار نیست یک رمان ادبی بنویسید. فقط بنویسید… در گام نخست کاری با کیفیت ادبیات نداریم فعلاً کمیت مد نظر است. تا می توانید بیشتر بنویسید و شماره های بیشتری از ایده هایتان را مکتوب کنید. اگر فکر می کنید کار سختی است از سوال های زیر شروع کنید:
من در چه کاری خوبم؟
اکنون زمان فروتن بودن نیست! همه چیز را بنویسید. می توانید به گذشته تان هم رجوع کنید, آیا در کارهایی که به شما محول شده یا می شده توانمند بودید؟
ذات من چیست؟!
اگر مهمانی های شما زبانزد همه است، حتما می توانید در ارتباطات یا حتی برنامه ریزی مراسم هم خوب باشید. این کار شاید در ظاره بی اهمیت باشد اما یک مهارت محسوب می شود پس اگر فکر می کنید هر کاری را که شما انجام می دهید بقیه نیز می توانند انجام دهند؛ اشتباه می کنید!
اگر نتوانستید هیچ مهارتی را بنویسید زمان آن رسیده که به دوست تان زنگ بزنید و از او بپرسید.
گام دوم: الگوسازی کنید
حالا که همه ی توانمندی های تان را مکتوب کرده اید با دقت و وسواس متوجه گراف ارتباطی بین لیست مهارت هایتان خواهید شد. پس آن ها را به بهترین شکلی که می توانید، دسته بندی کنید.به عنوان مثال:
- گروه اول آنهایی که دوست دارم انجام دهم
- گروه دومی که به نظر می آید پول و درآمد مناسبی داشته باشد
- گروه سوم از مهارت هایی که بلدم اما باید در آن پیشرفت کنم.
- گروه آخری که خیلی وقت است در آن کاری انجام نداده ام
اگر تا به حال این کار را نکرده اید نگران نباشید چون سریع الگوهای لازم را پیدا نمی کنید! اما این برگه و نتایج منتخب تان را در جایی قرار دهید که هر روز چشم تان به آن بخورد ولی فکر نکنید که همه چیز همانی است که بار اول نوشتید پس اگر چیزی به ذهن تان رسید آن را یادداشت کنید.
ترس مانع اول شما در تکمیل این فرآیند خواهد بود. به حرف دیگران یا حتی تمسخر دیگران اصلاً توجهی نکنید. قدرتی که نوشتن روی کاغذ دارد با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.
هدف از یافتن الگوها، شفاف کردن مهارت هایی است که دارید. برای مثال اگر 10 مهارت دارید و 9 مورد آنها در گروه «مهارت هایی که در کار کنونی ام استفاده نمی شوند» باشند؛ باید به فکر کار جدیدی باشید که از بیش تر مهارت هایتان در آن استفاده شود. یا باید مهارت های تان را با کارتان درآمیزید و یا این که مهارت های مورد نیاز کار تان را فرا گیرید. هدف از نوشتن مهارت ها امید و آگاهی است و به شما در خودشناسی قطعاً کمک خواهد کرد.
یک پیشنهاد برای کتابخون ها
من خودم این کتاب را نخوانده ام ولی دوستی داشتم که این کتاب را به خیلی ها در شرایط مورد نظر توصیه می کرد؛ کتاب: “شغل مناسب شما” نوشته پاول و باربارا تایگر.به نظرم این کتاب می تواند از چند سال بی راهه رفتن شما جلوگیری کند.
ممنون از مطالب خوبتون واقعا جالب بود اما وقتش کم بود