الان حدود 1 ماهی هست که در مسیر منزل به محل کار هر روز یک بیلبورد خلاقانه و برجسته را می بینم که نماد یک فنجان چای است که از از نظر ظاهری خلاقانه و زیبا طراحی شده است و هر روز توجه من را به خود جلب می کند فقط یک مشکل کوچک در ساختار این تبلیغ وجود دارد و آن هم اینکه من بعد از 1 ماه هنوز نمی دانم این بلیبورد برای چه برندی است!!!! و اساسا چه چای و کارخانه ایی را تبلیغ می کند!!
همیشه ما از خلاقیت حمایت کرده و می کنیم؛ ولی مرز خلاقیت کجاست؟ وقتی تا این حد خلاقیت باعث حذف لوگو و نشان یک برند و محو شدن پیام تبلیغاتی محصول مورد نظر می شود دیگر واقعا خلاقیت چه کمکی به ما کرده است؟! این مورد از ایده یک بیلبورد تا طراحی رابط کاربری یک وب سایت را شامل می شود. دوست عزیزی در جایی می گفت “خیلی از صنایع اصلاً نیاز به تبلیغات خلاقانه عجیبوغریب و بیخاصیت ندارند و خیلی راحت میشود مردم را در مورد برند مورد نظر و مزیتهای آن مطلع کرد. بدون پشتک و باروی بیخودی!”البته من نظرم به این اندازه هم تند نیست و همیشه برای خلاقیت و ایده های متفاوت احترام ویژه ایی قائل هستم.
مرز خلاقیت در طراحی کجاست؟
در کتاب انفجار با دست خالی و یکی از مقالات همین سایت هم درباره خلاقیت گفته بودم که: ” مخاطب از کشف کردن لذت می برد” پس کمی خلاقیت در طراحی و خدمات شما می تواند شادمانی بیشتری برای مخاطب به ارمغان بیاورد. اما مرز این خلاقیت کجاست؟ تجربه به من نشان داد هر خلاقیتی که با اصل UX در تضاد نباشد می تواند نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد. البته بهتر است تا مخاطبان خود را هم در نظر بگیرید و بعد سطح خلاقیت را در ظاهر یا هسته وب سایت خود پیش بینی نمایید یادتان باشد همانقدر که کشف کردن لذت بخش است کشف نکردن هم تنفر آمیز است!
برگه تقلب خلاقیت – سوالاتی که باید از خود بپرسید
1- آیا وقتی خروجی این خلاقیت را در کنار رقبا قرار می دهیم مخاطب ما را انتخاب می کند؟
2- آیا خلاقیت ما منجر به سردرگمی مشتری می شود؟
3- آیا تجربه کاربری در مصرف کننده با خلاقیت در تضاد است؟
4- آیا میزان خلاقیت ما منجر به کمرنگ شدن برند و شعار تبلیغاتی مجموعه شده است؟
5- آیا متر و میزان مشخصی برای مقایسه نتیجه طرح خلاقانه و کلیشه ایی وجود دارد؟
6- آیا اصلا از دیدگاه دیگران طرح شما خلاقانه هست؟!!
سخن پایانی
فراموش نکنیم رسالت اصلی تبلیغات آگاه کردن مردم از وجود یک محصول نیست؛ تبلیغات باید بتواند در مخاطب اقدام به عمل ایجاد کند و به او دلیل خرید بدهد مستقیم یا غیرمستقیم. قطعا اگر چند بار از جیب هزینه تبلیغات بی نتیجه را پرداخت کنید به خوبی این جمله را درک خواهید کرد که”بودجه تبلیغات باید برگشت داشته باشد” و فقط صرف انجام کارهای متفاوت ملاک نیست.
کاملا موافقم برای خودم هم بارها اتفاق افتاده چنین تبلیعاتی