وبسایت شخصی عماد گوگانی گاه نوشته های یک کمپین باز!
نوشته های مشابه
قبلاً در مقاله کوتاهی با عنوان تعریف کمپین تبلیغاتی به کلیات, چرایی و تعاریف اصلی کمپین های تبلیغاتی پرداخته ام. اما امروز قصد دارم کمپین تبلیغاتی را نه از نگاه یک مجری یا پیمانکار که از نگاه کارفرما و صاحبت کسب و کار با هم رصد کنیم. آنچه که متاسفانه این روزها توسط آژانس های تبلیغاتی به شدت فرآیند کمپین های موجود را منحرف کرده است نگاه ابزاری و رابطه ایی در این آژانس ها است.
به عنوان مثال آژانس یا کانون تبلیغاتی که روابط و سود خوبی در بیلبورد دارد همیشه در جلسات مشاوره از اثربخشی بیلبوردها می گوید؛ یا اگر آژانسی از تبلیغات تلویزیونی و ماهواره ایی حاشیه سود مناسبی داشته باشد قطعا به شما توصیه خواهد کرد که هزینه های خود را بر روی تبلیغات تلویزیونی متمرکز کنید و به همین دلیل است که در نهایت کارفرما صرفاً به خاطر توصیه ها و مشاوره های غلط در رسانه های محدودی هزینه های خود را متمرکز می کند بی آنکه بداند ارزش و بازگشت واقعی این سرمایه چقدر می تواند باشد.
کمپین تبلیغاتی از نگاه صاحب کسب و کار
اجازه بدید قبل از هرچیز با هم سر یک اشتباه رایج به تقاهم برسیم! آن هم اینکه باید بپذیرید که هیچ محصول یا خدمتی قطعا مناسب همه افراد جامعه نیست. بسیاری از صاحبان کسب و کارها به غلط توقع دارند که به همه بازار دست یابند. و همواره در حال مقایسه کمپین خود با سایر سوژه ها هستند پس برای موفقیت در یک کمپین بازاریابی باید مخاطبین هدف تعیین گردنند و تلاش شود صرفاً برای آن بازار هدف مشخص همه رسانه ها و ابزارها را فراهم نمود. خب اگر واقعاً این چالش را پذیرفته اید بیایید چند مورد از نیازهای مهم در یک کمپین هدفمند تبلیغاتی از نگاه کارفرما را با هم بررسی کنیم.
اول: انتقال تجربه و دانش به داخل مجموعه
چیزی که اکثر آژانس های تبلیغاتی از آن فراری هستند ارائه جلسات دقیق و جامع مشاوره و آموزش می باشد؛ آنها با این استدلال که به عنوان مجری باید صرفاً در اجرای طرح کمپین تمرکز کنند هرگز برای جلوگیری از کاهش سود خود اقدام به انتقال تجربیات و بومی سازی دانش در مجموعه کارفرما نمی کنند. هرچند این یک نگاه اشتباه است و انتقال کامل تجربیات نه تنها سود آنها را کم نمی کند بلکه باعث همکاری های بیشتر نیز می شود. با این حال شما به عنوان یک کارفرما در مرحله اول باید به فکر بومی سازی و واردات تکنولوژی به مجموعه خود باشید. البته بدون شک این نگاه نباید این تفکر را در مجموعه ایجاد کند که واردات تکنولوژی شما را از همکاری با متخصصین بی نیاز خواهد کرد زیرا دانش هایی نظیر تبلیغات و… روز به روز در حال تغییر و تحول هستند و این نیاز به به روز بودن باید همیشه در شاهرگ یک سازمان تزریق شود.
دوم: تقاوت کمپین تبلیغاتی با بازاریابی سنتی
لطفاً و خواهشاً به عنوان یک مجری این مورد را بپذیرید که تمام جریان سازی های ممکن در پیکره یک کمپین تبلیغاتی با روش های قدیمی و سنتی متفاوت است؛ زمان اجرا، نوع رسانه ها؛ نوع هدف گذاری؛ فصل برداشت و… همه و همه در این روش متفاوت خواهد بود.
سوم: استراتژی های خلاقانه
آنچه که همیشه سازمان ها و شرکت ها را به سمت مجریان تبلیغاتی هدایت می کند نیاز به طراحی استراتژی های خلاقانه است؛ وجود ایده های جدید و انتخاب بهترین استراتژی ها بخشی از مهمترین وظایف یک مجری کمپین بازاریابی می باشد.
چهارم: تخمین بودجه و میزان بازگشت سرمایه
کار بسیار دشواری است که ما بخواهیم در کمپین های اولیه میزان بازگشت سرمایه را تخمین بزنیم اما به هر حال طبیعی است که سوال اول شما از یک مجری حداقل عدد مود نیاز برای برنامه ریزی و اجرای یک طرح باشد و در نهایت بخواهید بدانید که این هزینه چه میزان برای شما برگردان مالی خواهد داشت.
پنجم: اجرای درست به همراه ارائه گزارش
اگر تجربه خوبی از آژانس های حرفه ایی داشته باشید به خوبی می دانید که در این مجموعه ها همواره و گام به گام نماینده آژانس شما یا ناظر فنی شما را از روند پیشرفت برنامه مطلع خواهد کرد. در کانون های تبلیغاتی با تجربه تلاش می شود تا طرح به صورت انعطاف پذیر نوشته شده باشد تا در مرحله اجرا همزمان با ارائه گزارش بتوانند با هماهنگی با کارفرما تغییرات اثربخشی نیز در کل طرح ایجاد کنند.
ششم: مستندسازی و تحلیل نهایی
اگر این مرحله را در برنامه خود پیش بینی نکرده اید توصیه می کنم اصلاً هیچ کمپینی برگزار نکنید! غفلت از تحلیل ها و مستندسازی های یک طرح بازاریابی جزء سود لحظه ایی هیچ فایده ایی برای مجموعه شما نخواهد داشت. پس از این مورد ساده عبور نکنید.
