مدتی است در حال تحقیق و بررسی صفر تا صدی روی استارتاپ تلگرام هستم؛ رسانه ایی که امروز حرف اول ارتباطات را در ایران و بسیاری از کشور ها می زند. اما آنچه در ادامه بررسی خواهم کرد نظریه برخی از اساتید وب مارکتینگ در مورد آنچه “تصمیمات اشتباه تلگرام” خوانده می شود خواهد بود. آیا باید از تلگرام برای مارکتینگ استفاده کنیم یا خیر؟ آیا تلگرام ارزش سرمایه گذاری دارد یا خیر؟ آیا کانال در تلگرام مفید است یا خیر؟ و…
تلگرام را از روز اول اول! به دقت رصد کرده ام و هر روز در حال مستندسازی میزان پیشرفت این پدیده نو ظهور در ایران هستم و در کنار آن مقالات و نظریه های سایرین را نیز به دقت بررسی می کنم در بین این همه نظریه و مقاله امروز مطلبی را تحت عنوان “آیا شما هم مثل من از تلگرام خوشتان نمی آید؟” از محمود بشاش نظرم را جلب کرد و قصد دارم تا در ادامه نگاه جدیدتری داشته باشیم به این نظریه.
چرا شما از تلگرام خوشتان نمی آید؟!
محمود بشاش بر این عقیده است که ابزارهایی نظیر تلگرام برای مقاصد خاصی هستند که اگر اشتباهی مورد استفاده قرار بگیرند، به ابزارهای بی خاصیتی تبدیل خواهند شد و اینکه مثلا اگر ما از گروه برای ارسال مطالب یک کلاس استفاده کنیم به نوعی اشتباه است و در جایی دیگر از مقاله به امکانی جدید به ظاهر عجیب کانال اینگونه اشاره می کند:
“حالا مدتی است که تلگرام یک حرکت عجیب انجام داده (به نظر من این حرکت، یک نوع خودکشی است) و مشکل بسیار جدی جدیدی ایجاد کرده آن هم شکل دهی مجدد “جریان یک سویه اطلاعات”!
در مدت چند سال اخیر، وجود شبکه های اجتماعی باعث شده بود مردم کم کم به جریان دو سویه و چند سویه بین تولید کننده محتوا و مصرف کننده محتوا را درک کنند و این ارتباط دو طرفه باعث شده بود تا مفاهیم بسیار نوین و موثر برای کسب و کارها و در فضای آنلاین شکل بگیرد. تولید محتوا، اشتراک گذاری و دریافت فیدبک از مخاطب و محتوای تولید شده توسط مخاطب (User Generated Content)همه امکانات مهمی بودند که سالها طول کشیده تا شکل بگیرند و مخاطبین کسب و کارها و برندها، به همفکری و هم افزایی و اشتراک گذاری محتوای تولید شده، عادت کنند. ولی متاسفانه تلگرام با معرفی امکان جدید “کانال” دوباره دارد ما را بر می گرداند به سال ها قبل! خیلی خیلی قبل تر!
امروزه می بینیم که برندها دارند از “گروه” به همان دلیل عدم کنترل روی محتوا، به سمت ایجاد “کانال” حرکت می کنند، با این هدف که جلوی انتشار مطالب نا مرتبط را بگیرند. ولی نمی دانند که با این کار، یک خطای استراتژیک بزرگ را مرتکب می شوند و آن هم این است که حق مخاطب در انتخاب مطالب، ارسال فیدبک و نظر، دیدن سایر نظرات و هر گونه تعامل با محتوای تولید شده که نتیجه آن عدم تعامل با برند است را در بر خواهد داشت.
شما خودتان این حس را ندارید وقتی می بینید اطلاعاتی برای شما ارسال میشود که در زیر آن اطلاعات، امکان ارسال نظر یا سوال برای شما وجود ندارد و هیچ چاره ای ندارید جز خواندن مطالب و یا کلیک بر روی امکان “Mute” و یا خیلی بد تر از آن: “خروج از کانال و نادیده گرفتن آن برند برای همیشه”
من که دلم نمی خواهد برای برند شرکتی یا شخصی خودم چنین بلای غیر قابل جبرانی پیش بیاید.”
چرا من از تلگرام خوشم می آید؟!
قبلا هم بارها گفته ام که برای هر استارتاپی 5 رکن اصلی برای موفقیت وجود دارد و مهمترین آنها هم timing است یعنی زمان عرضه خدمات و تناسب آن با نیاز بازار و باید اعتراف کنیم که همین اصل دست کم در بازار ایران بزرگترین عامل موفقیت تلگرام در زمان اوج اختلال های وایبری بود. اما این دلیلی بر آن نیست که فکر کنیم مدیران تلگرام موج سواری کرده اند و از اصول دیگر غفلت کرده اند. بدون شک تلگرام تا امروز یک کلاس درس کامل برای هر استارتاپی است.
حالا چه شده است که برخی فکر می کنند امکانی نظیر کانال عامل خودکشی خواهد بود؟!
واقعا جریان یک سویه اطلاعات وجود دارد؟
بله قبول دارم که وب 2 به معنای مشارکت و هویت دادن به مخاطب اصل انکار ناپذیر دنیای مجازی امروز است و به شخصه در کتاب انفجار با دست خالی هم به عنوان یکی از خط قرمزهای هر استارتاپی به آن پرداخته ام اما واقعا چه دلایلی در سیاست های مدیران تلگرام برای راه اندازی کانال بوده؟ بیایید با دو نگاه این مورد با بررسی کنیم:
1- برگشت به عقب دیگر همیشه دلیل شکست نیست: یادتان هست زمانی که بعد از طراحی های ساده تک رنگ قدیمی موج طراحی بعد دار معروف به “ویستایی” همه جا فراگیر شده بود؟ آیا فکرش را هم می کردید که امروز دوباره همان طراحی های ساده با اسم جدید “طراحی فلت” دوباره فراگیر شوند و دیگر اسمی هم از طراحی ویستایی نباشد؟ چرا پس این بازگشت به عقب یک موفقیت بود؟ بله الزاما هر بازگشتی به دوران عقب محکوم به شکست نیست به شرط آنکه سازکار درستی را در استفاده از ابزار پیش بینی کنیم و از همه مهمتر قدرت اجرا را نیز داشته باشیم مثل همین تلگرام خودمان! تلگرام با سازکار درست و نه حذف گروه و شبکه های ارتباطی موجود اقدام به ایجاد و ارائه شکل جدیدی از اطلاع رسانی کرده است که درصورتی که با سیاست های کسب و کار ما همسو باشد, قابل استفاده خواهد بود. به قول دوستی برای بعضی یک کانال رایگان حتی فراتر از یک اپلیکیشن موبایلی اختصاصی کار می کند. واقعا هم همینطور است مثلا هفته پیش سایت خبری عصر ایران کانال خود را ساخت و تا امروز نزدیک به 20 هزار نفر مثل من در حدود یک هفته عضو این کانال شده اند. یک درگاه ایده آل برای دریافت آخرین اخبار روز در ابزاری که همیشه باز است! این یعنی نفوذ به قلب مخاطب.
2- تلگرام موزمارترین استارتاپی که تا به حال دیده ام!: واقعا تلگرامِ موزمار لفظ درستی است برای اپلیکیشنی که امروز تبدیل به یک رسانه شده است. وقتی نسخه های تلگرام را بررسی می کنم کاملا رشد و توسعه گام به گام و همسو با درک مخاطبان را به خوبی در رفتار تلگرام درک می کنم. تلگرام زیرکانه و سنجیده امکانات خود را تکمیل و تکمیل تر می کند و ایده های خود را به جا در اختیار مخاطبان قرار می دهد مثل ربات ها ؛ کانال ها؛ سطوح دسترسی و…
برخلاف آنچه خودکشی خطاب می شود من کانال تلگرام را بزرگترین دشمن اینستاگرام می دانم. تلگرام بعد از فتح بازار ارتباطات نظیر وایبر ؛ واتساپ و… امروز خود را به جایگاه یک رسانه نزدیکتر می کند و شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام طعمه های آینده تلگرام خواهند بود. برای درک این موضوع کافیست سری به صفحات افراد مشهور در اینستاگرام بزنید و ببینید که اکثرا در ذیل اسم خود چه جمله ایی نوشته اند:” آدرس کانال من در تلگرام….” با این نکته و توجه به توسعه زیرکانه در سیاست های تلگرام می توان انتظار داشت که امکانات کانال تلگرام نظیر نظرات و… رفته رفته با نیاز مخاطب تکمیلتر شود.
حرف آخر؛ کسب و کارهای اینترنتی و آینده در تلگرام
به هرحال چه خوشمان بیاید چه نیاید مخاطبان ما با تلگرام راحتتر هستند و رقبای ما دیر یا زود به این سنگر خواهند رسید. پس نه با عجله بلکه هوشمندانه راه کسب و کار خود را در تلگرام پیدا کنید. اینکه آینده از آن چه محصول جدیدی خواهد بود و اینکه اصلا تلگرام خواهد بود یا نه قابل پیش بنی نیست همانگونه که تولد و مرگ وایبر قابل پیش بینی نبود.
نقد بسیار خوبی بود و وقت زیادی هم صرف کردید و حتما برای مخاطبین، سودمند خواهد بود و ایده های جدیدی کسب خواهند نمود.
من می تونم یک نکته اضافه کنم و اون این هست که ما به ابزارهای اطلاع رسانی از دو زاویه می تونیم نگاه کنیم. یکی از دید کاربردی و سهولت کار که این ابزارها بالفعل در خود دارند که در موضوع مورد بحث ما، یعنی تلگرام و واتسپ و نمونه های مشابه، بحث گروه ها است که بعید می دونم کسی مخالف این موضوع باشه که با امکانات بالفعل موجود در این ابزارها، استفاده از گروه ها کاری منطقی برای ارتباط اطلاع رسانی یا آموزشی با مخاطب باشه و ایرادهای اساسی دارند که به نظر من نباید به عنوان یک ابزار جدی و برای یک کار حرفه ای از آنها استفاده کرد.
زاویه دوم امکانات بالقوه ای هست که این ابزارها دارند و توسط مثلا همین API ها یا Bot ها می توان پتانسیل های عظیم این ابزارها را به کار گرفت. در قدرت این امکانات شکی نیست ولی در کاربردی بودن آنها از دید کسب و کار، من شک دارم. ببینید، مخاطب هدف من شرکت های بزرگی نیستند که می توانند پول خرج کنند تا برای آنها برنامه نویسی های ویژه ای انجام بشه. مخاطب هدف من مدیران و بازاریاب های شرکت های متوسط و کوچکی هستند که می خواهند این ابزارها را همان گونه هستند که مورد استفاده قرار دهند که من توصیه نمی کنم این افراد فعلا با این نقایصی که در این ابزارها هست، اقدام کنند.
نکته دیگر هم موضوع استارتاپ بودن این ها است که از دید من خودش یک ایراد بزرگ است و تا اینها بخواهند به بلوغ برسند، برندهای زیادی باید لطمه ببینند. در واقع خرج پیشرفت این استارتاپ ها را برندها باید بپردازند که از نظر من، باید با دقت بیشتری مورد توجه قرار بگیرند.
البته این موضوع را هم قبول دارم که بنا بر محدودیت های استفاده از ابزارهایی مثل تویتر و فیسبوک (که سال ها از استارتاپ بودن آنها گذشته و کاملا به بلوغ رسیده اند) در ایران، باعث میشه تا افراد خلاقیت های زیادی در استفاده از ابزارهای جایگزین به خرج دهند. این موضوع به نوبه خود جای قدردانی دارد ولی شما توجه کنید که برنامه سازی و به کارگیری همین API ها اگر با دقت و کیفیت زیادی انجام نشود، تا چه حدی می تواند به برندها آسیب برساند.
با همه این توضیحات، به نظر من بهتر است از هر ابزاری، برای هدف اصلی که ساخته شده استفاده شود و در اولویت اول، سهولت استفاده، امنیت و دقت در برنامه سازی ها و در جهت اهداف هر برند، انجام شود.
سلام و سپاس از نظرتون. امیدوارم نظرات و سلیقه های مختلف ارائه شده به جمع بندی و تصمیم درست مخاطبان کمک کرده باشه.
توضیحات بیشتر در مورد این موضوع که اخیرا در کامنتی در وب سایت خودم م منتشر کرده ام:
بنده ایرادهایی در تلگرام می بینم که فعلا در این مقطع از امکانات و نسخه فعلی این ابزار، برای موضوع بازاریابی مناسب نیست. برای تبلیغات شاید خوب باشد ولی برای برقراری ارتباط دو سویه و موثر با مخاطب طراحی نشده. در عین حال این را هم نمی توانم کتمان کنم که تعداد زیادی از مخاطبین بالقوه ما در این ابزار فعال هستند. با این فرض که ما باید در هر جایی (چه آنلاین و چه آفلاین) که مخاطبینمان در آن جا هستند، فعالیت داشته باشیم، لذا حضور برندها در تلگرام را به طور 100% نمی توانم کاری اشتباه بدانم.
ولی من شخصا چون از ارتباط یک سویه با مخاطب اصلا راضی نیستم، سعی کرده ام به نوعی این نقص تلگرام را با قراردادن امکان ارتباط مستقیم با من از طریق یک فرم که آن را در تلگرام به مخاطبینم اعلام می کنم، به نوعی برطرف کنم. 100% جواب نمیده ولی تا حدودی من را به هدفم می رساند.
این را هم اضافه کنم که واقعا نمی توان برای تک تک این نوع ابزارها نسخه کاملا مشخص و 100% دقیقی پیچید و نوع نگاه و نحوه استفاده از آنها کاملا به هر کسب و کار وابسته است و اینکه چه هدفی را از استفاده از این ابزارها دنبال می کنیم.
یک مثال می زنم: شما حتما پینترست را می شناسید ولی شاید ندونید که پینترست خیلی بیش از اینستاگرام می تونه برای یک کسب و کا موثر باشه و حتی در برخی کشورها، پینترست بیش از اینستاگرام استفاده میشه ولی ما در فضای وب ایران فقط حرف از اینستاگرام می زنیم. یا مثلا در مورد تلگرام، شما یک محقق، کارآفرین یا یک برند معروف غیر ایرانی در جهان نام ببرید که در تلگرام فعال باشد. در گوگل جستجو کنید. همه سر نخ ها در مورد تلگرام بر میگردد به کاربران ایرانی. لذا این را مد نظر داشته باشید که گاهی برخی از این ابزارها نه به خاطر خاصیت های بالقوه خودشان بلکه به دلیل عدم دسترسی به ابزارهای دیگر، محبوب می شوند. لذا بازاریاب ها باید در این مورد بیشتر دقت کنند.
مقاله ي خوبي بود
ممنون از زحماتتون آقاي گوگاني
این همه بحث می کنید بعد آخرش تلگرام هم مثل وایبر از دور خارج می شه بیخیال
مقاله جناب بشاش رو مطالعه کردم و من هم سعی کردم جوابی در خصوص رد نظر ایشون بنویسم ولی با هر بار مرور مقاله نظر ایشون رو به اصول و قواعد بازاریابی استراتژی محور نزدیک دیدم. فکر میکنم با توجه به سرعت بالای تغییرات در تکنولوژی، همچنین ورود و خروج اپلیکیشن های جدید و با عمر پایین مقبولیت به دایره ارتباطات مخاطبان، سرمایه گذاری دنبال کنندگان روی کانال ها و رسانه هایی که آینده نامعلومی دارن، قمار بزرگ و یک اشتباه استراتژیک سنگین برای یک بیزینس خواهد بود.
صادق عزیز ممنون از نظرت؛ در جایی از نظرخود گفتید: “سرمایه گذاری دنبال کنندگان روی کانال ها و رسانه هایی که آینده نامعلومی دارن، قمار بزرگ و یک اشتباه استراتژیک سنگین برای یک بیزینس خواهد بود.”
هرچند در انتهای مقاله من هم اشاره کردم که “اینکه آینده از آن چه محصول جدیدی خواهد بود و اینکه اصلا تلگرام خواهد بود یا نه قابل پیش بینی نیست همانگونه که تولد و مرگ وایبر قابل پیش بینی نبود.” اما یک مثال می زنم تا درک کنیم لفظ قمار اشتباه است:
یکی از مشتریان من در زمینه آموزش های تخصصی به مادران و پرورش کودکان, عموم مشتریان خود را از تلگرام و کانال به دست آورده و سود بالایی هم از این راه کسب کرده است اما قمار نمی کند! زیرا به راحتی در حین داده های دیگر ارسالی در کانال و کسب درآمد مستقیم مطالبی را نیز با جهت دهی به سایت خود منتشر می کند طوری که اعضای کانال برای دریافت هدایای پیش بینی شده مجبور به ارائه اطلاعات خود نظیر ایمیل ؛ شماره تلفن و… هستند. حال قمار این مشتری کجاست؟!
علاوه بر اینکه در لحظه در حال کسب درآمد عالی از بستر رایگان تلگرام است هر روزی هم که این سرویس از دسترس خارج شود می تواند از اطلاعات موجود مشتریان خود را حفظ و بازیابی نماید.
در ضمن اگر این نگاه بد بینانه و قمار گونه را داشته باشیم چرا باید به اینستاگرام؛ لینکدین وحتی ایمیل! اعتماد کرد؟!
در کسب و کار اینترنتی باید به روز بود نه متعصب!
عماد عزیز ممنون از پاسختون به نظر بنده،
همانطور که اشاره کردم تاکید من روی مخالف با سرمایه گذاری مخاطبان بر روی کانال های ارتباطی بی ثبات بود ولی در عین حال استفاده از انواع ابزار ها تا زمانی که محبوبیت دارن به شرط اتخاذ یه استراتژی خوب، فی نفسه دچار اشکال نیست.
اما در رابطه با بخشی که گفتید مشتری شما عموم مشتریان خود را از تلگرام و کانال به دست آورده برای من سوال ایجاد کرد که البته شاید به دلیل کم اطلاعی من باشه.
آیا اعضای کانال تلگرام امکان جست و جو و پیدا کردن شما را در تلگرام دارن و یا اینکه شما از یه منبع دیگه اونها رو با کانال تلگرام آشنا می کنید؟
اگر شما از طریق دیگه ای به طور مثال اینستاگرام، فیسبوک و غیره کانال خودتون رو معرفی کردید و به فرض کانال شما محبوب شد، آیا با افت محبوبیت و عدم استفاده مخاطبان از کانال تلگرام، بیزینس ما انقدر محبوبیت داره که مردم رو به جای جدیدتری هدایت کنیم؟ و اصولا تا کی میتونیم مردم رو دنبال خودمون به ابزارهای مختلف بکشیم.
به همین دلیل من ثبات ابزاری مثل وبسایت و ایمیل مارکتینگ رو فدای محبوبیت گذاری تگرام و امثالهم نمیکنم.
نکته دیگه ای که فراموش کردم اشاره کنم این بود که به فرض عده ای از اعضای کانال به وبسایت مراجعه کردن و با دادن اطلاعات، تو دیتابیس ما اضافه شدند. این چند درصد از مشتریان رو شامل میشه؟ تو بحث مدیریت ارتباط با مشتریان، هر کسی که یکبار به محصول و یا برند ما علاقه نشون داد پتانسیل مشتری شدن رو داره (مشتری بالقوه) و ولو با عدم خرید و یا مراجعه به ما طی زمان طولانی حتی چند ساله، هنوز به عنوان یه سرنح محسوب میشه. عدم ثباتی که در ابزار هایی مثل تلگرام اشاره کردم مربوط به از دست دادن این سرنخ ها بود که با زحمت بسیار علاقمند و جذب شده اند.
با کمی تاخیر! فکر کنم این ایی بوک بیشتر سوالات حل کنه:
http://emadg.com/marketing-trick-land
به هرحال چه خوشمان بیاید چه نیاید مخاطبان ما با تلگرام راحتتر هستند و رقبای ما دیر یا زود به این سنگر خواهند رسید. پس نه با عجله بلکه هوشمندانه راه کسب و کار خود را در تلگرام پیدا کنید. اینکه آینده از آن چه محصول جدیدی خواهد بود و اینکه اصلا تلگرام خواهد بود یا نه قابل پیش بنی نیست همانگونه که تولد و مرگ وایبر قابل پیش بینی نبود.
مرسی از مطالب و بحث دوستان.
خیلی استفاده کردم.
ممنون از مطالب بسیار مفید شما و دوستان شرکت کننده در بحث.
دوستان ممنون میشم اگر هر کدوم مطلب یا مقاله ای در زمینه تلگرام مارکتینگ دارید و میشناسید برای تکمیل پایان نامه ام معرفی کنید.
telegram.me/pinko33
با سلام
تقدیر و تشکر از زحمات جناب گوگانی و اطلاعات به روز و جامع شما
ممنون از شما و جناب بشاش که همیشه مطالب خوبی در سایتتون منتشر می کنید و آرزوی موفیقیت برای هر دو عزیز رو دارم
سلام
جناب بشاش اگر حرفه ای برخورد کنند متوجه خواهند بود که کسب و کار و مشتری مداری و چول در آوردن به دل من و شما نیست توجه داشته باشید که خودکشی مورد اشاره شده نیست خودکشی زمانی است که شما میخواهید خلاف امواج شنا کنید در صورتی که باید با جماعت حرکت رو به جلو داشت امروز برای پول (که امروزه معیار سنجی بر اساس پوال یک نفر انجام میشود) دار شدن نباید تعلل کرد که ببینیم چه میشود تا امروز که من و شما نشستیم بازار سنجی میکنیم که تلگرام بازار ابزار خوبی برای کسب و کار هست یا نه من شخصی را میشناسم که ششصد میلیون تومان از تلگرام پول جمع کرده متاسفانه جامعه و بازار کار در فضای مجازی ابدا بر اساس استانداردها و روال مشخصی را دنبال نمیکند تعدادافراد انگشت شماری در حال کسب روزانه یک میلیون تومان از تلگرام هستند به هر حال همیشه واقعیت اونی نیست که ما دوست داریم باشه من هم از خیلی چیزا خوشم نمیاد اولیش قیافه شش در چار صابخونمه و……
باسلام؛
ممنون از نظر شما.
درصد فروش در تلگرام خیلی بالاتر از وبسایت و اینستاگرام هستش فقط بحث امنیت پرداخت مطرحه
ممنون از مطالب بسیار مفید شما و دوستان شرکت کننده در بحث.
البته الان دیکه تلگرام مثل قبل نیست
به نطر من بعد از اعتمادی که ایجاد شده،مردم راحت تر برای خرید به تلگرام یا اینستاگرام مراجعه میکنند
تلگرام راحت تر و کاربردی تر به نطر میرسه
سلام به نظر من تلگرام خیلی تغییر کرده و مثل قبل نیست با تشکر از سایت شما